اسم آنارشیسم و باکونین شاید این تصور را ایجاد کند که ما هنوز در کار نبش قبر گذشته ایم و به مباحث بی ربط با مسایل جامعه امروز مشغولیم .ابدا چنین نیست !نگاهی به جریانات اعتراضی دهه های اخیر نشان می دهد که در سطح جهان، بخشی از جنبش های اعتراضی خصلت آنارشیستی بخود گرفته اند.
ادامه
|
امروزه برای حرکت به سوی کمونیسم واقعی و انقلابی باید تحلیل انتقادی متقنی از کل این
میراث نظری و عملی انجام دهیم، از مارکس گرفته تا ٨٤٨١ تا به امروز. در این کار نیازمند آنیم که فقط بر ضدیت با
سرمایه داری متمرکز نشویم، بلکه تصوری از یک جامعه جدید انسانی ورای سرمایه داری در ذهن مجسم کنیم. و برای این کار
هیچ نقطه شروعی بهتر از خود نوشته های مارکس نیست
ادامه
|
تحولات چین را نمی توان صرفا در چهارچوب خودش و بدون توجه به تحولات جهانی موردبررسی قرارداد: در حقیقت تحولات داخلی چین در متن پارادایمی از تحولات جهان سرمایه داری صورت می گیرد که رشداقتدارگرائی یکی از مشخصات بارزآن است.
ادامه
|
در اوج بلندپروازی کینزی در کشورهای عمده ی سرمایه داری دولتی، مسوولان سیاسی و موسسات خصوصی به ایجاد نهادهای "کاردان" و "باهوش" اقدام ورزیدند و در همین راستا مکانیسم های مختلط از قبیل سیستم های مالی، سازمان های پولی و نظام های متحد اعتباری تحت نظارت بانک مرکزی، کنترل کمیت پول در گردش و تقاضای کالا و خدمات را در اختیار گرفتند.
ادامه
|
ما همیشه در کنار شعار سرنگونی به تبلیغ نظام برابر طلبانه ای
که به آن اعتقاد داریم نیز می پردازیم. از اینرو ما از هر جنبش اعتراصی – انقلابی و براندازانه دعوت می کنیم تا در گسترش سنگربندی جنبش مدنی نیز سهیم گردد. سنگر بندی مدنی به هیچوجه عقب گرد از جبهه انقلابی و خواست سرنگونی نیست. این شرکت در پیشرفت مدنی جامعه ای است که قرار است نهادهای مدنی آن ارکان جامعه نوین و برابری طلبانه ما پس از حکومت اسلامی باشند.
ادامه
|
موضوع چیستی تبادل کالا و محورهای اصلی نظام تولید و توزیع کالا، شکل واقعی فعالیت بازار، چه گونه گی دخالت دولت در عرصه ی کنترل تولید و پیش گیری از هرج و مرجِ ناشی از رقابت های احتمالی و قیمت گذاری های یکسانِ مبتنی بر برنامه و تمرکز و البته ارزش مبادله، در نقد سرمایه داری دولتی شوروی از اهمیت ویژه یی برخوردار است.
ادامه
|
واقعیت این است که با وجود این برنامهی متمرکز که ظاهراً از تولید آگاهانه و اراده¬ی معطوف به جلوگیری از اضافه تولید حکایت می¬ کند، در شوروی بازار نقش فعالی در اقتصاد داشته است. به ویژه بعد از دهه¬ی شصت و قدرت گیری جریان خروشچف نقش بازار در مسیر کسب سود برای دولت کاملاً مشهود است.
ادامه
|
در اواسط دهه¬ی 30 بلشویک¬ها به دلائل مختلف از جمله بحران داخلی و جنگ و تصفیههای سیاسی، کادرهای کارگری و تئوریک خود را از دست داده بودند و در قالب نظام سیاسی تک حزبی، غیر شورائی و متکی به نخبه گان هوادار حزب حاکم برنامه¬های خود را پیش می بردند.
ادامه
|
مبارزه برای نهادینه کردنِ دمکراسی اجتماعی بخصوص در عرصه های سیاسی و اقتصادی ضروری بوده، می بایست تلاش گردد که امرِ تصمیمگیری در مورد مسایل در هم پیچیده اجتماعی در سطوح مختلف جامعه، یر عهدهِ نهاد های خودحکومتی در اشکال پارلمانها، شوراها و انجمن هاِ مردمی قرار گیرند. در عین اینکه، تعیین کننده است که نظارت و کنترل به شیوه خود مدیریتی در محیط کار و در حوزهِ فعالیت های اقتصادی در سطوح مختلف جامعه، در حیطه اختیاراتِ نهاد های کارگری و مردمی و در ظرفهای شورایی و تعاونی باشد. در واقع در یک جامعه دمکراتیک با سمتگیری سوسیالیستی، اکثریت قاطع مردم که طبیعتا کارگران، زحمتکشان و محرومان را در بر میگیرد، در سرنوشت اجتماعی و اداره جامعه مشارکت همیشگی داشته باشند.
ادامه
|
نظام سوسیالیستی آتی در کشور ما، کشوری با رشد نا هم گون منطقه ای و وجود طبقات و گرایش های طبقاتی چندگانه، در درجه ی نخست و مقدم بر هر چیز، با احترام به حق رای همه گانی، باید مبتنی بر پلورالیسم سیاسی بوده و آزادی احزاب، انجمن ها، رسانه ها و اجتماع رسمیت داشته، حقوق شهروندی به تمام و کمال و دخالت گری شهروندان در همه ی عرصه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و هنری تامین شود.
ادامه
|
در این نوشته سعی میگردد به زمینه های ممکن برایِ ایجادِ کنترلِ دمکراتیک و اجتماعیِ کارگری و مردمی در عرصهِ فعالیتهایِ اقتصادی و اجتماعی، در راستایِ سوسیالیسم دامن زده شود. در این رابطه سوال اساسی این است که آیا چگونه میتوان محیط کار را آنگونه سازماندهی نمود که تمامیِ کارکنان در تصمیم گیریها و نتایجِ مرتبط با پروسهِ تولید، توزیع و مصرف مشارکتِ تعیین کننده داشته باشند.
ادامه
|
جنبش های توده ای اخیر در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا، با وجود شکست ها و ناکامی هایشان، دورنماها و امکان های یک تغییر ترقی خواهانه یا یک سازمان دهیِ تودهای ترقی خواهانه در منطقه را نشان دادند. تحقق این امکان ها نیازمند تمرکز بر کسب دانشی جامع و انتقادی از سازوکارها و روابط اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگیِ منطقه است. برای نزدیک شدن به این هدف اولیه، «پروبلماتیکا» مجموعه ای از گفت وگوها را با روشنفکران، فعالان و خاورمیانه پژوهان ترقی خواه یا چپ گرا را آغاز کرده است.
ادامه
|
در این سطور نظر بر این است که نیل به یک جامعهِ انسانی عمدتا بر اساسِ برقراریِ دو وجه جدا ناپذیرِ آزادی هایِ دمکراتیک و عدالت اقتصادی انجام میگیرد و تلاش برای ایجادِ دمکراسی سیاسی و دمکراسی اقتصادی، در واقع دو وظیفهِ اصلی در مقابلِ جنبش های مردمی و بویژه فعالانِ سوسیالیست میباشد.
ادامه
|
خیزش شبانه پاریس همچنان همدلی ها و نقدهای روشنفکران فرانسوی را برمی انگیزد. در خلال این بحث ها می توان به اهمیت و گستره این جنبش و نیز ضعف ها و کاستی های آن پی برد. به رغم گذشت بیش از یک ماه، خیزش شبانه پاریس و دیگر شهر های اروپا در تلاش است تعین تازه ای به خود دهد فراتر از صرف اشغال میادین. آنچه در ادامه می آید مصاحبه آلن بدیو
ادامه
|
جنبش ها و فعالین و جریان های چپ اگر در مسیرپیشروی خود مسلح به آگاهی از آن چه که نباید انجام داد و تکرارکرد باشند، آگاهی منفی که از دل منفی بودن نتایج تجربیات صورت گرفته برآمده است، یعنی اگر مسلح به دیالتیک منفی باشند، در واقع گامی بزرگ برای پیشروی به سوی رهائی برداشته اند.
ادامه
|
در سدههای نوزدهم و بیستم و هنوز هم در آستانه هزاره سوم شاهد جنبشها و
انقلابهایی بزرگ برای تحقق سوسیالیسم و کمونیسم با مواضع و عملکردهای
گوناگون بوده ایم. انقلابهای 1848 اروپا، کمون پاریس، انقلابهای روسیه،
آلمان و ایتالیا در سالهای 1905، 1917 تا 1920، انقلابهای چین، ویتنام،
کوبا، نیکاراگوئه و جنبشهای انقلابی چپ در دیگر کشورهای آمریکای لاتین و
آسیا، همه با اهداف و عناصر سوسیالیستی در بستری دمکراتیک برای رسیدن به
استقلال، آزادی و عدالت اجتماعی جریان یافته و ..
ادامه
|
قدرت اصلی هر جامعه، در نیروهای مولّد آن جامعه است. تجربیات شکست های انقلابات قرن گذشته بروشنی نشان می دهد که در فردای هر انقلاب و در خلاء ناشی از درهم شکستن ماشین دولتی بورژوازی، توده های مردم با ایجاد انجمن ها و کمیته ها و شوراها و مجالس محلّی و سراسری، کنترل تولید و توزیع و خدمات را مستقیما در دست گرفته اند.
ادامه
|
نزديک به دو قرن از تولد مارکس می گذرد . او در پنجم ماه مه ١٨١٨ در شهر کوچک "تی ير" بدنيا می آيد و تمام دوران کودکی ونوجوانی را در آنجا می گذراند . در سال ١٨٣۵ پس ازاخذ ديپلم برای ادامه تحصيل به شهر بن می رود
ادامه
|
همه حرف من در قسمت پیشین این نوشته این بود که در میدان سیاست ورزی متعارف و معطوف به حاکمیت نخبگان و در شرایطی که شکلی از دمکراسی و حتی شکلی از رقابت انتخاباتی تعین بخش قواعد بازی در این میدان باشد، انتخاب چپ رادیکال سنتی به دو راه محدود خواهد بود؛
ادامه
|
جنبش های توده ای اخیر در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا، با وجود شکست ها و ناکامی هایشان، دورنماها و امکان های یک تغییر ترقی خواهانه یا یک سازمان دهیِ توده ای ترقی خواهانه در منطقه را نشان دادند. تحقق این امکان ها نیازمند تمرکز بر کسب دانشی جامع و انتقادی از سازوکارها و روابط اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگیِ منطقه است
ادامه
|
رشد عظیم و گسترش اقتصاد سرمایه داری در اکناف جهان ( گلوبالیزاسیون ) عموماً توسط تحلیلگران و اقتصاددانان حامی نظام جهانی به عنوان یک پدیده جدید که فقط در ربع آخر قرن بیستم به وقوع پیوست ، معرفی میشود .
ادامه
|
ما در دورانی زندگی می کنیم که شمار اندکی از مردم اصطلاح « سرمايه داري »را به کار می برند، بسیاري نمی دانند معناي اين اصطلاح چیست و حتی شمار بسیار بیش تري از مردم کوچک ترين تصوري از اين امر ندارند که سرشت دستگاهمند
سرمايه داري و سازوکارش چیست و سرآخر، به سختی می توان کسانی را يافت که بدانند مقولات اقتصادي در جامعه ي معاصر و
در تلاش ما براي فهم همه ي اين امور چه نقشی ايفا می کنند.
ادامه
|
آرون اتزلر دبیر کل حزب "چپ" سوئد و از نظریه پردازان حزب است وی پیش تر در اتحادیه جوانان حزب فعال بود و یکی از بینان گذاران جنبش ضد نولیبرالی "اتک" سوئد است.
ادامه
|
مایکل لبوویتز نظریهپرداز سرشناس سوسیالیسم و استاد بازنشستهی اقتصاد در دانشگاه سایمون فریزر در ونکوور کانادا است. لبوویتز از مشاوران هوگو چاوز و دولت ونزوئلا در سالهای 2004 تا 2011 و نیز مدیر برنامهی روش تحولخواهانه و توسعهی انسانی در مرکز بینالمللی میراندا در کاراکاس ونزوئلا طی سالهای 2006 تا 2011 بود.
ادامه
|
در پانویس مقاله"بازگشت به گذشته، به مارکس، به 150سال پیش، به چه معناست؟"* دوستانی انتقاد و سؤالاتی را مطرح کرده اند، که لازم بود پاسخ داده شود:
در موردانتقادمن به ایسم گرائی و ایدئوژیک کردن نظریه ها و از جمله مارکسیسم، دوستی این پرسش را مطرح کرده است که کدام فلسفه را باور دارم؟:
ادامه
|
مدت هاست که دوستانی با تکیه به همان حسن نیتی که جهنم را به اتکای اش سنگفرش کرده اند، و با تلاشی پیگیر و شبانه روزی و به کومک بی دریغ رسانه های چپ لیبرال قصد دارند دست آوردهای نظام متکی به برنامه و بازار را به جای سوسیالیسم مارکس جار بزنند و دفاع از ملی سازی و تولید داخلی و شکوفایی و رونق صنایع ملی را هدف عاجل سوسیالیسم قلمداد کنند
ادامه
|
برایِ جنبشِ کارگری در ایران، طرح خواستِ ایجادِ تعاونی در حیطه هایِ متنوعِ تولیدی و خدمات (در بخش های خصوصی و همچنین تحتِ کنترلِ بنیادها) که به دلایلِ مختلف دچارِ رکودِ در فعالیتِ اقتصادی و یا ورشکستگی شده اند، میتواند به ماهیتِ رادیکالِ مبارزاتِ حق طلبانهِ آنها بیافزاید.
ادامه
|
در اینجا این سؤال مطرح است که معنای بازگشت به گذشته با چه هدف و منظوری صورت می گیرد؟ آیا حرکتی است رو به جلو و پیشرو یا رو به عقب و قهقرائی؟ کدام نوع از بازگشت به مارکس در مدنظراست؟.
ادامه
|
این که کسی به لحاظ تاکتیکی موافق حمله ی نظامی روسیه به سوریه باشد با این که کسی امپریالیست بودن روسیه را منکر شود و تازه نتواند بگوید داخل قوطی "خوشبوی" کرملین چیست دو مقوله است.
فقط می توانم گفت که مواضع این "چپ" جدید بیش تر به همان مواضع "مشعشع" دهه ی شصت موسوم به "سپاه را به سلاح سنگین مجهز کنید" مانسته است.
ادامه
|
دموکراسی یک “شکل” است؛ یکی از اشکال دولت؛ یا دقیق تر گفته شود، شکلی از حکومت است. هرچند این “شکل” در چگونگی اعمالی قدرت بی تردید اثر بخش است، اما نقش تاریخی آن را ماهیت و سرشت دولتی تعیین می کند که به شکل دموکراسی نهادینه می شود.
ادامه
|
ما کمونیستها می گوئیم برای نابودی سرمایه داری راهی جز در هم شکستن ماشین دولتی بورژوازی و بوجود آوردن ماشین جدیدی بنام دولت کارگری وجود ندارد . از این رو بین دولت های سوسیالیستی ( کارگری ) با دولتهای بورژوازی تفاوت ماهوی قائل هستیم وآنها را دارای ماهیتهای متفاوتی می بینیم . ما حتی همه دولتها ی بورژوائی را یک سان نمی بینیم و بین شان تفاوت کمی قائل هستیم و .....
ادامه
|
آقای مازیار رازی در یکی از صحبت های ویدئوی خود به مواضع آقای فریبرزرئیس نیا و - راه کارگر - در باره" درهم شکستن دولت بورژوازی" انتقاد می کند و چنین مطلبی را به راه کارگر نسبت می دهد که به درهم شکستن ماشین دولت بورژوازی اعتقادی ندارد . و من در این رابطه در همان جا (فیس بوک) نوشتم که:
ادامه
|
اخیرا مطلبی تحت عنوان"رفرمیسم زیرپوشش ضددولت گرائی آنارشیستی" در انتقاد از نوشته من بنام"دولت جهانی سوسیالیستی، یک تناقض تمام عیار" توسط رفیق رحمت خوشکدامن نگاشته شد، که از جهات مختلفی اعم از شیوه برخورد، تحریف و محتوای تناقض آمیزش پیرامون"دولت" دارای اشکالات عمده است.
ادامه
|
هر شخصی که عنوان مقاله رفیق روزبه را ببیند فکر می کند که او دراین باره " تناقص تمام عیار " ، " دولت جهانی سوسیالیستی "– سخن گفته است . اما پس از خواندن آن متوجه می شود که محتوای نوشته هیچ ربطی به عنوان مقاله ندارد . او نوشته اش را با این جمله " دولت با پسوند سوسیالیستی - خود یک تناقض ( یا پارادوکس ) کامل است " (1) آغاز میکند .
ادامه
|
چه نسبتی بین آنارشیسم با مواضع مطرح شده در مقاله"دولت جهانی سوسیالیستی یک تناقض تمام عیار" وجود دارد؟
شکل گیری طبقه مستلزم خلع یدهمزمان تولیدکنندگان در دوحوزه خلع یدوسائل تولیدی و خلع یداتوریته از کارگران است. لاجرم شرط وجودطبقه با این دو خلع ید پیوندتنگاتنگی دارد.
ادامه
|
دولت با پسوندسوسیالیستی- دولت سوسیالیستی- خود یک تناقض ( پارادوکس) کامل است. نزدیک به یک قرن با همه بالا پائین هایش تجربه شد و دیدیم که چه هیولائی از آب در آمد و هنوز هم نمونه چین را داریم که چگونه پا به پای آمریکا در نابودی طبیعت، در استثمارنیروی کار و تسخیرجهان به رقابت می پردازد و
ادامه
|
بحران های عمیق سیاسی ، درمورد کشورهائی با سیستم های خود کامه سفت و سخت ، اجتناب ناپذیر هستند. بحران سیاسی عمیق در روسیه نیز گریز ناپذیر است. ولی در چشم اندازی طولانی تر ، من بر این باورم که دموکراسی در همه جا پیروز خواهد شد ، چرا که دموکراسی ، عنصر ضروری از مدرنیته است.
ادامه
|
در عرض یکسال گذشته تعدادی از رفقا و هموطنان علاقمند و همچنین تعدادی از شرکت کنندگان در اتاق های پالتاکی ، سمینارها و کنفرانس اخیر فوروم در نیویورک یک سری پرسش های مناسب و بجائی درباره مطالبی که نگارنده ارائه داده اند ، مطرح ساخته اند که فوق العاده حائز اهمیت می باشند .
ادامه
|
صبح آوريل است و بحث برانگيزترين عضو ارتش سرخ در فرانسه ما را به درون خانه ي خويش راهنمايي مي کند. با قامت بلند و
اندک شرارتي در چشمانش، در کاناپه اش جا خوش مي کند. اگرچه ما بي شک آثار بديو را خوانده بوديم اما موضوع اين مصاحبه آثار او نبود،
يا در هر حال مستقيماً چنين نبود. بديو بن سعيد] ۱[ را خوب مي شناخت
ادامه
|
در سال 1919 جسد یک زن یهودی لهستانی با یک گلوله در جمجمه او، از کانال لند ور برلین بیرون کشیده شد. امروز چه کسی میداند که این رهبری سوسیال دموکراتهای آلمان مخالف انترناسیونالیسم رادیکال او بود که به همراه شبه نظامیان دست راستی او را به قتل رساند؟
ادامه
|
آشکار است که دمکراسی با اشکالی از سلطه و سیادت سیاسی در تضاد و تنافر است. اما دمکراسی بمثابه یک نظام سیاسی، خود تعین بخش اشکالی از سلطه و سیادت سیاسی است. دمکراسی به هر نسبت عمیق، دامن گستر و کارآمد، در گوهر، نه ضرورتا تحقق منافع کسانی به ضرر کسان دیگر را مانع می شود و نه اعمال اشکالی از سلطه متناظر با تحقق چنین منافعی را.
ادامه
|
در حال حاضر در جهان سیاستی پیش می رود که درقالب تسلط دولت ها و اقتصاد بازار، کاملاَ بر فراز سر انسانها و بی توجه به نیازمندی های واقعی آنان اعمال می شود. از یک سو باید از مکانیزم های بازار که در قفای ما عمل می کنند استقلال پیداکرد و از سوی دیگر تصور اینکه دیگران از جمله سیاستمداران مشکلات ما را بهتر حل خواهند کرد، رهائی یابیم.
ادامه
|
اولین انقلاب سوسیالیستی ( کمون پاریس ) در یک کشور توسعه یافته متروپل ( فرانسه ) به وقوع پیوست که در آن زمان ( آغاز دهه 1870 ) بعد از انگلستان مقام دوم را در جهان سرمایه داری امپریالیستی به خود اختصاص داده بود
ادامه
|
سام گیندین: پروژه ی سوسیالیستی پروژه ای به غایت دشوار و به لحاظ زمانی طولانی است و هنوز روشن نیست که آیا شکست خورده ایم یا "هنوز پیروز نشده ایم".
ادامه
|
در نیمه دوم قرن نوزدم و دهه های اول و دوم قرن بیستم ( دوره سرآغاز و گسترش مرحله سرمایه داری انحصاری ) تاریخ جهان شاهد فراز امواج خروشان قیام ها و جنبش های فراگیری در کشورهای مرکز مسلط امپریالیستی علیه سرمایه داری و برله استقرار سوسیالیسم ، گشت ....
ادامه
|
پنجاه ویکمین شماره ی سالنامه ی سوسیالیست ریجستر ( ۲۰۱۵) به سردبیری لئو پانیچ و گِرِگ آلبو، به تازگی انتشار یافته است. تِم اصلی این شماره زیر عنوان ‘دگرگونی طبقات’ بر روی جلد آن نقش بسته است. این شماره، در ادامه ی بررسی های شماره ی پیشین، به موضوع آرایش طبقاتی و مبارزات طبقات در مقیاس جهانی میپردازد:
ادامه
|
سعید کرامت در دو نوشته ی « بازتاب شیعه گری در نگرش روشنفکران ایران» و « تاثیر فرهنگ شیعه بر پراتیک چپ ایران» کوشیده است با رویکردی فرهنگی و نخبه گرایانه به توصیف، تبیین و ارزیابیِ نفوذ و رسوخ آموزه های شیعه گری و ارزش های شیعی در رفتار و فرهنگِ سیاسیِ الیت سیاسی- فکری، روشنفکران، چپ ها و کمونیست ها بپردازد.
ادامه
|
در آمد ( تبیین انقلاب)
انقلاب بهمن 57 به عنوان شاخص ترین انقلاب توده یی پایان قرن بیستم از زوایای مختلفی ارزیابی شده است. بی شک این نقد و بررسی ها – از فوکو تا آبراهامیان – درجه یی از واقعیت را با خود حمل می کند که محل تامل و تانی قرار گرفته است.
ادامه
|
بر این نظرم که شفاف تر شدن هرچه بیشترخطوط اصلی سیمای جهان نو و در حال رویش، در جهانی که در حال اشباع شدن از بحران های بی شماراست و بقول معروف سگ صاحبش را نمی شناسد، شناخت مختصات اصلی پارادایمی که جنبش های جدید و ضدسرمایه داری هرکدام به درجاتی حامل آن هستند، برای کاستن از گیچ سری های دوره های انتقالی و اکنده از روندهای متناقض، و استفاده بهینه از فرصت ها در راستای بنای جهانی دیگر اهمیت کلیدی دارد.
ادامه
|
شما مهمان باشید!
آن چه در افغانستان و عراق می گذرد از نظر "جامعه ی جهانی" چیزی جز تلاش تهاتری به منظور"سلطه ی دموکراتیک" نیست. ما نفت شما را به غارت می بریم، به شما سلاح و دولت دموکراتیک غالب می کنیم؛
ادامه
|
آيا هر شکلي از مخالفت با ايده هاي حامي «دموکراسي واقعاً موجود» يا همان فُرم دولتيشدهي انتخابات، منشايي ارتجاعي و «بنيادگرايانه» دارند؟ آيا اجازه هست که از «مردم» در برابر «ملت» دفاع کرد و در ايدهي «دموکراسي خواهي» يک گام از وضع موجود فراتر رفت؟ آيا ميتوان ساختار دموکراتيکي را تخيل کرد که ....
آيا....
ادامه
|
ترم سیاسی سه جانبه گرایی برای فعالان جنبش کارگری پدیده یی آشناست. نماد یک کمیسیون به غایت ضددموکراتیک در وزارت کار. به طور معمول اواخر هر سال این کمیسیون تشکیل می شود تا به ارزیابی و تصویب حداقل دستمزد کارگران بپردازد.این دیگی است که برای حفظ منافع سرمایه و دفاع از سود و استثمار می جوشد و از نظر کارگران آگاه و آزاد و سوسیالیست مصوبات آن نیز یکسره در خدمت اردوی سرمایه داران است.
ادامه
|
اینکه سوسیالیسم به سادگی فاقد این مشخصه اساسی علمی میگردد، از اینروست که در جنبش، یا امپریسم مبارزه روزمره )شاید
به نام آن غریزه کارگری که به ضرر تحلیل ماتریالیستی بیش از حد به آن تکیه شده(، و یا بی نیازی به رهبری سیاسی )به معنی
وسیع کلمه( که خود را حامل هر نوع حقیقتی میپندارد مسلط میگردد. بدین ترتیب، از آنجا که خود پراتیک به مثابه تئوری
قلمداد شده و یا به تصور اینکه با دمیدن روح به طبقه میتوان اساس استراتژی آنرا بنا کرد، تئوری ضرورتا کنار گذاشته میشود.
ادامه
|
چپ پست مدرن به زعامت اسلاوی ژیژک ترهاتی را سر هم بندی کرد که بر مبنای آن از یک سو بمب های آمریکایی و فرانسوی در افغانستان و عراق و لیبی را مبشر "دموکراسی" می خواند و "جنایت" خمرهای سرخ را زیر چشم سوسیالیست های ارتدوکس می نشاند. برای این چپ پسامارکسیست انتخابات همیشه منشا تحول مثبت بوده است.
ادامه
|
نقد نظام های سوسیالیستی گذشته و سوسیالیسم واقعن موجود، نشان از آن دارد که از خود بیگانه گی شهروندان و انبوه مزدبگیران را در فقدان دموکراسی نمی توان انکار نمود.
در نظام سوسیالیستی آینده، حکومت نخبه گان، جای خود را به توده های زحمت کش می سپارد و دموکراسی نماینده گی، جای خود را به مداخله ی مداوم همه گانی!
ادامه
|
ایدهی بوهمیا[1] كه به واسطهی رُمانی از هنری مورگر[2] در سال 1846 بر سر زبانها افتاد، و سپس از طریق اپرای مشهور پوسینی به اوج رسید، در كاربرد امروزیاش، شیوهای از زندگی و نگاه خاصی به زیباییشناسی را تداعی میكند
ادامه
|
در دنیای امروز دمکراسی نه تنها به ایدئولوژی سرمایه داری٬ بلکه به فریادهای جنگ طلبانه امپریالیستها مبدل شده است. در گذشته خشونتبارترین جنایتها تحت نام تمدن و یا خدا به اجرا گذاشته میشد امروزه تحت نام دمکراسی. همین کافیست که فقط بگویید عراق.
ادامه
|
٧
عبارت یونانی دمکراسی به معنای حکومت توده ها یا سلطه تودهاست. این عبارت بوسیله فیلسوف یونانی ارسطو قریب به ٣۰۰ سال پیش از آغاز مبداء تاریخ استفاده شد٬ ولی در آنزمان به هیچ عنوان از آن به مفهوم امروزی آن برداشت نمیشد.
ادامه
|
چکیده مقاله: تئوری مراحل (مبتنی بر مراحل) رابطه ی بین مفهوم تحول یابنده ی سوسیالیسم کامل را، از یک سو، و تجارب برنامهریزی مرکزی و "سوسیالیسم بازار"، از دیگر سو را توضیح می دهد. بن مایه ی سوسیالیسم کامل، نظام همآهنگی دمکراتیک چند پایه بر اساس [مشاوره] پی در پی (MDIC) است، که .......
ادامه
|
اخیراً شاهد انتخاب دولتی کارگری در استرالیا بودهایم، پیروزی بزرگی که مشابه آن، سه یا چهار دهه است که اتفاق نیافتاده. همچنین شاهد انتخاب دولتهای سوسیالیست در فرانسه، اسپانیا و یونان و افول متناظر احزاب کمونیست در این کشورها بودهایم.
ادامه
|
تنها با ترکیب مبارزهی ایدئولوژیک و جنبشهای اجتماعی میتوان امید داشت که هژمونیِ غالبِ سودمحورانهای که سلامت و سواد و خوشبختی انسانهای این عصر را در چنبرهی خود گرفته تا حدی شکسته شود.
ادامه
|
امٌا انگيزه و دليلي که مرا وادار به واکنش و عکس العمل به اين سناريوی کميکِ مهندسي شدهً بدون گاف ! کرده است، تنها و تنها به خاطر پيدا شدن نام «ف- تابان» محترم و پيش کشيده شدن بي دليل و انحرافي حرف و نقل ايشان به اين ماجراست. من به نوبهً خود از ايشان به خاطر خطای ديگران پوزش مي خواهم. امٌا واقعيٌت چيست؟
اولأ ، صادقانه عرض کنم که من تا قبل از روًيت و خواندن اين هجويات آقای"آبتين"،هيچ اطلاع و آگاهي ای از مصاحبهً جنابِ ف- تابان در اخبار روز نداشتم و لذا هرگز نمي توانسته ام دسترسي به «عبارتِ» ايشان «در ايران انتخابات به شدت غيردموکراتيك و سياست به شدت غيرشفاف است » مورد ادعای"آبتين"، در مقاله ام داشته باشم. اصلأ چنين جمله ای در مقالهً من که مورد اشارهً"آبتين" است وجود ندارد.
ادامه
|
منش دموكراتيك و به تبع آن ايجاد فضاي دموكراتيك براي يك مجلهي اينترنتي چونان شمشيري دو دم است: از يك طرف، فضا را براي برخورد انديشه، ارتقاي آگاهي و پرورش انسان آزادانديش فراهم ميكند و از طرف ديگر امكاني براي نفوذ اپورتونيسم، محلي براي نشر ضد دموكراتيكترين انديشهها و مالا نقض غرض از فضاي دموكرات را فراهم ميكند.
ادامه
|
بیانیه کموناردها در اعلام نخستین انقلاب کارگری و برپایی کمون پاریس، در سال 1871، مانیفست طبقه کارگر برای آغاز سوسیالیسم پرولتری است. کمون، با این اعلام و آموزش ها و آزمون های درخشان اش، از جمله ثابت کرد که بین«سوسیالیسم یا بربریت»، راه سومی در میان نیست. با کمون است که «رفرم یا انقلابِ» روزا لوکزامبورگ در نقد برنشتاین آفریده می شود.
ادامه
|
رفیق روزبه در مقاله ای که درباره حوادث یونان نوشته است، از فرصت استفاده کرده و بار دیگر به اصل دموکراسی نمایندگی حمله کرده، و دموکراسی مستقیم را به نحو یک جانبه مورد ستایش قرار داده است. او از تجمع اعتراضی مردم در برابر پارلمان یونان به این نکته رهنمون میشود که گویا دیگر دموکراسی نمایندگی کارکردی ندارد،
ادامه
|
تقدیم به دکتر فریبرز رئیس دانا
اگر به مردم باور داریم، اگر اعتقاد داریم که هدف یک جامعه انسانی باید حصول اطمینان از توسعه عمومی انسان باشد، انتخاب ما روشن است: سوسیالیسم در برابر بربریت.
ادامه
|
دو دیدگاه اصلی پیرامون ارائه کردن نظام بدیل سوسیالیستی علیه سرمایهداری وجود دارد. یک نگرش معتقد به این است که: " از آنجا که چپگرایان و نیروهای ضد سرمایهداری باید از طریق مبارزه و به مرور ساختمان جامعهی سوسیالیستی را بنا کنند، نیازی نیست مانند پیش گویان شکل جامعهی جایگزین سرمایهداری و نظام بازار را از پیش تعیین کنند".
ادامه
|
بنابراین اصل خودرهایی بخشی، یک اصل قدیمی است و بارها مورد بحث قرار گرفته است. من آن را دوباره برای بحث در این جا ارائه می دهم، زیرا نتایج ضمنی آن وسیع است. این نتایج ضمنی از بازتایید ِ ساده ی تعهد دموکراتیک به ابعاد اندیشه ی مارکسیستی فراتر می رود،
ادامه
|
اهمیت کمون در این بود که طبقۀ کارگربرای اولین بار سیستم حکومتی خویش را بنیان نهاد و تجربه کردو اینکه او را به نیرو ،توان و قدرت بی نظیرخودواقف گرداند وپرچم سرخ انقلاب پرولتریی انترناسیو نالیستی را بر افراشت
ادامه
|
کمون پاریس آذرخشی امید بخش در دل شب تیره ی سرمایه بود. طنین شعار زنده باد کمون در 18 مارس 1871( 28 اسفند 1249 خورشیدی) کاخ بیداد بنیاد حکومت سرمایه را به لرزه درآورد.
ادامه
|
- تغییر وضعیت موجود- در ردای تحریم، اسم شب، مخالفین نا باور به شکست تراژیک انقلاب اسلامی ، وآکثریتی که صدای خوردشدن پیکر زندگی شان را می شنوند ، و کوس شوم جنگ ناخواسته رادر پشت دیوار های کشوراحساس می کنند.و از جانبی دیگردر بزنگاهی که،
ادامه
|
مارکس زمانی گفته بود تباهی وابتذال تئوری وقتی شروع می شود که اصول جایگزین واقعیت های اجتماعی( جنبش مبارزه طبقاتی) وتحلیل مشخص گردد.
ادامه
|
بیزارم از بی تفاوت ها. من نیز چون فریدریش هبل گمان میکنم زیستن به معنای پارتیزان بودن است.
ادامه
|
پیشگامان طبقه کارگر، بر خلاف کارفرمایان، پرچم دمکراسی و آزادیهای سیاسی و مدنی برای همه را با جسارت هرچه تمامتر بدست گرفتند و
ادامه
|
(مروری بر دیدگاههای آرش نراقی، آصف بیات، محمد مالجو)
پروسه (نقد و بررسی مارکسیستی)
ادامه
|
در همین جا تاکید بر یک مساله ضروری می نماید و آن مرزبندی با تجربه ی تلخ کشورهای اردوگاه سوسیالیستی پیشین و نظام دیکتاتوری در این کشورها است
ادامه
|
"باور ِآگاه وانسان ِاختیارمند"!
منشور دوم سبز
بخش 5ـ وپایانی
ادامه
|
"باور ِآگاه وانسان ِاختیارمند"!
اگردولت ِغیر ایدئولوژیک متصورنباشد ـ که نیست!پس چاره ی تنازعات
سازش ناپذیراجتماعی ـ طبقاتی چیست؟
ادامه
|
در این نوشته، ابتدا به برخی از نظرات و تجربیات مرتبط با جامعۀ خودحکومتی سوسیالیستی اشاره می گردد و
ادامه
|
"باور ِآگاه وانسان ِاختیارمند"!
« نقدی سنتی برسنت های نقد ناپزیر»
بخش یکم
ادامه
|
انحصاراطلاعاتی همزاد انحصارقدرت وثروت وساختارهای سلسه مراتبی وبالاسری متعلق به نظم مستقر است.ازهمین رواگر نه هنوز درهم شکستن که تضعیف یکی ازاین ستون ها،هم چون بازی دومینو می تواند به تضعیف سایرستون ها بیانجامد.
ادامه
|
درسرتاسر آمریکای لاتین ، مردم نوع متفاوتی از دمکراسی را بکار میبرند – دمکراسی ای که زندگی ها را تغییر میدهد،
ادامه
|
(ضرورت نقد به گذشته چپ جهان و ايران- قسمت پنجم)
ادامه
|
آیا حزب یا سازمانی که در برنامه اش از آزادی بی قید و شرط عقیده و بیان در جامعه دفاع می کند حتما باید آن را در درون خودش به اجرا بگذارد وگر نه در ادعایش صادق نیست؟
ادامه
|
اشاره: آلبرت انيشتين (۱۸۷۹-۱۹۵۵) مقاله زير را شش سال قبل از مرگش در سن هفتاد سالگي براي اولين شماره مجله مانتلي ريويو نوشت
ادامه
|
مطلب حاضر به بهانه نقد نوشته ای از پریسا نصرآبادی ست ولی وارد توضیح نکات مهمتری شده است. از جمله توضیح تفاوت اسلام سیاسی و اسلام بنیادگرا، توضیح جنبش های موجود در ایران و نقش رهبری کننده طبقه کارگر در مبارزات جاری،
ادامه
|
درجهانی که زندگی می کنیم به جرآت می توان گفت یکی از مهمترین پدیده های اجتماعی – سیاسی که عمیقا در زندگی و روابط انسانها ریشه دوانیده وعمل می کند، دین است . علم و دانش پیشرفت خارق العاده ای کرده است که با قرن های گذشته نمی توان آن را مقایسه کرد .
ادامه
|
از اوان انقلاب 1357 تا به حال، دو موضوع دمکراسی و عدالت اجتماعی از خاطره ی مردم ایران جدا ناپذیر بوده است. انقلاب به مفهوم یک تحول بنیادی در ساختارهای سیاسی و اجتماعی افق های پیشرفته ای را در زندگی اجتماعی مردم باز می کند. انقلاب سیاسی باعث ایجاد تحول در عرصه ی ساختار قدرت می شود. انقلاب اجتماعی تغییرات عمیق تری را در عرصه های اقتصادی ــ اجتماعی شامل می گردد.
ادامه
|
این که حزب کمونیست کارگری با تمام مشتقات آن اعم از حکمتیست، اتحاد کمونیسم کارگری و محافل و افراد اندامواره آن، عامدانه و یا فارغ از هرگونه عمد و سیاست ورزی دست به این جعل تاریخی زده باشند، خود مساله ایست که دست کم، رویه آشنای این مجموعه جریانات را در امر«ساده سازی» یادآور می شود.
ادامه
|
در مباحث هر گاه که سخن از لیبرالیسم به عنوان یک مکتب و تفکر سیاسی اقتصادی به میان می آید، مسائلی همچون آزادی و دمکراسی نیز خود نمایی می کنند.
ادامه
|
بدون تردید آن نیرو و چالشی که می تواند این بعد اجتماعی – سیاسی را از حیطه نظری به میدان کارزار " جامعه مدنی " ( زحمتکشان ) انتقال داده و به نیروی مادی تبدیل سازد همانا نیروهای چپ و در راس آنها مارکسیست ها هستند که
ادامه
|
درادامۀ بحث دولت کارگری سه مطلب باعناوین :سوسیالیسم بدون دموکراسی!!؟بخش اول(درنقدنظر بهروزشادیمقدم) از:رحمت خوشکدامن ،سوسیالیسم فراترازدولت کارگری! از: رسول آرام ، دیکتاتوری پرولتاریا ودموکراسی از: علی یحیی پور نوشته شده است که با توجه به جهت گیری و همسویی مشترکشان در این مطلب جواب هرسه را باهم خواهم داد
ادامه
|
|